|
می خواهم امشب دلتنگی هایم را زار بزنم به من یک دستمال بده از جنس عشق می خواهم اشک هایم را درون ان بریزم نظرات شما عزیزان: مریم خواهر کوچیکت
ساعت20:31---28 ارديبهشت 1392
خداپشت و پناهت داداشی اینم یه امتحان بود ناراحت نباش(به دل نگیر) آدما همهشون همین طوری ان (همه به فکر خودشونن)خواستم بگم دلت با خدا روزات بهاری(راستی داداش ولید من با این که 16سالمه دارم دیپلم روانشناسیمو می گیرم)کارام بی حساب نیست ببین تا یه ماه دیگه کاری می کنم که اصلا دیگه دلتنگی رو نشناسی.
خدا یارت داداشی اول خدا بند انگشتی ها! کجایند مدعیان انتظار؟ کمی فکر کن احساسات راکنار بگذار بلوغ به سوی نوجوانی هرکاری را با نام خدا آغاز کنیم خط شهید آوینی جانم فدای رهبرم باد وظیفه ما دربرخورد با پیران؟ انصاف چیست؟ حیاوعفت چیست؟ ای نفس! خداپرستی فطری؟ خداشناسی فطری؟ ویژگیهای اساسی انسان؟ دین فراموش کردن شرح حال نوشته ای از طرف.... |
|